دوتا کار جالب....
عزیزم امروز 16/05/1391 هستش و من اومدم تا دو تا کار جالبت روبرات خاطره کنم.امروز که داشتم قطره چشمت رو میریختم (آخه چشمای قشنگت خیلی قی میکنه وتا حالا 2تا قطره عوض کردیم) توچشم راستت رو بستی وقطره ریخت زیر چشمت وتو سریع بادستت اونو پاک کردی عین آدم بزرگا... و منو تو کف این کارت گذاشتی.بعدش هم خوابوندمت و روتو ملحفه کشیدم که زیر کولر سرمانخوری ولی تو بادست کوچولوت خودت گوشه ملحفه رو گرفتی و اونو کنار زدی انگار که گرمت بود.میدونم که هر2 تا کارت غریزی بوده و شاید حالاحالاها دیگه تکرارش نکنی ولی برای من خیلی قشنگ بود.... ...
نویسنده :
مامان مهرنوش و بابا امیر
18:02